this weblog is for abet the english language

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فعل ها» ثبت شده است

آموزش فعلGoing to

1. صحبت در مورد برنامه های آینده

برای صحبت در مورد برنامه های آینده از be going to استفاده می کنیم.

I’m going to spend my vacation in Turkey. I got my ticket this morning.

They’re going to take a new English class. They need to pass an important exam.

2. پیش بینی کردن آینده

برای پیش بینی آینده (باورهایی در مورد آینده) از be going to استفاده کنیم. مخصوصا زمانی که مدرکی داریم که اتفاقی در آستانه رخ دادن است.

John proposed Jane last night. I think they’re going to get married this summer.

The dog is angry. It’s going to attack you.

3. صحبت در مورد برنامه ها و پیش بینی های قطعی نشده

وقتی برنامه یا پیش بینی ای هنوز قطعی نیست، از probably به همراه be going to استفاده می کنیم.

برنامه: We’re probably going to spend our vacation in Turkey, but we still haven’t got the tickets yet.

پیش بینی : The dog is not wagging its tail. It’s probably going to attack you.

زمان آینده با be going to

جملات مثبت

مصدر فعل

Going to

be

فاعل

 

 

 

help.

 

 

 

going to

am

I

are

You

 

is

He

She

It

 

are

We

You

They

 

 

مخفف ها

 

 

 

help.

 

 

 

going to

I’m

You’re

He’s

She’s

It’s

We’re

You’re

They’re

جملات منفی

مصدر فعل

going to

not

be

فاعل

 

 

 

help.

 

 

 

going to

 

 

 

not

am

I

are

You

 

is

He

She

It

 

are

We

You

They

 

 

مخفف ها

 

 

 

help.

 

 

 

going to

I’m not

You’re not

He’s not

She’s not

It’s not

We’re not

You’re not

They’re not

سوالات yes/no

مصدر فعل

going to

فاعل

be

 

 

 

 

wait?

 

 

 

 

going to

 

 

 

 

 

I

Am

you

Are

he

Is

we

 

Are

you

they

پاسخ های کوتاه

be+not+فاعل

no

be

فاعل

yes

you’re not.

you aren’t.

 

 

No,

are.

you

 

 

 

 

Yes,

 

I’m not.

am.

I

he’s not.

he isn’t.

is.

he

We’re not.

We aren’t.

 

are.

we

You’re not.

You aren’t.

you

They’re not.

They aren’t.

they

سوالات اطلاعاتی

 

مصدر فاعل

Going to

فاعل

be

Wh-word

 

help?

 

 

 

going to

I

am

1. How

 

do?

you

are

2. What

home?

come back

he

is

3. When

 

go?

we

 

are

4. Where

 

call?

you

5. Who

some flowers?

buy

they

6. Why

 

مصدر فعل

Going to

 

be

Wh_word (فاعل)

 

Come?

 

going to

 

 

 

is

7. Who

 

Happen?

8. What

پاسخ ها

1. You’re going to buy some sugar.

2. I’m going to the party.

3. Tomorrow night.

4. The library.

5. My father.

6. To make their friend happy.

7. David.

8. An explosion is going to happen.

نکته 1: در پاسخ های کوتاه مثبت از مخفف استفاده نمی کنیم.

نکته 2: زمانی که فاعل یک سوال اطلاعاتی who یا what است، از ضمایر فاعلی استفاده نمی کنیم.

 

اصطلاحات مربوط به زمان آینده

برای اشاره به زمان آینده از اصطلاحات بخصوصی استفاده می کنیم. بعضی از آنها به زمان خاصی اشاره می کنند، اما برخی به طور کلی به زمان اشاره می کنند.

زمان مشخص: عبارات زیر به زمان های مشخصی اشاره می کنند.

Tomorrow – the day after tomorrow

Next (week/month/year/ Monday) – this (afternoon/ evening/ week/ year)

 

It’s going to be cloudy tomorrow.

My oldest brother is going to arrive home the day after tomorrow.

She’s going to see the doctor next Tuesday.

I’m going to buy a new pair of shoes this month.

زمان کلی: عبارت های زیر به زمان کلی اشاره دارند.

Later – soon – someday

We’re going to come back here later.

I’m going to finish my homework soon.

He’s going to be famous someday.

منبع:lingoties.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Pooya Mostajeran

آموزش گرامر زمان گذشته انگلیسی

فعل این زمان  با استفاده از اضافه کردن ed- یا d- به آخر افعال با قاعده ساخته می شود . افعال بی قاعده نیز به شکل گذشته خود تبدیل می شوند. لازم به ذکراست افعال باقاعده افعالی هستند که قاعده و قانون دارند و این بدان معنی است که برای داشتن فعل گذشته به انتهای همه این افعال –ed یا –d  اضافه می شود در حالی که شکل گذشته افعال بی قاعده را باید در جدولی که معمولاً در انتهای کتاب یا فرهنگ لغت است، جستجو کرد.

افعال با قاعده

شکل ساده شکل گذشته
work worked
decide decided
start started
arrive arrived

افعال بی قاعده

شکل ساده شکل گذشته
go went
give gave
make made
drink drank

قید هایی که بیشتر در این زمان استفاده می شودعبارتند از:

1. Yesterday

2. Last + (week, month, year...)

3. (one week, two months, four years ...) +ago

4. In + (1395, 2016…)

5. when + ) a clause),…

مثال:

جدول زیر سه حالت این زمان را نشان می دهد:

زمان گذشته ساده

جملات مثبت

... + فعل گذشته + فاعل

She called Mona yesterday.

او دیروز به مونا تلفن زد.

جملات منفی

... + فعل به شکل ساده did not / didn’t ++ فاعل

She did not / didn't call Mona yesterday.

او دیروز به مونا تلفن نزد.

جملات سوالی

? .... + فعل به شکل ساده + فاعل + Did

Did she call Mona yesterday?

آیا او دیروز به مونا تلفن زد؟

 2  کاربردها

مهم ترین استفاده های این زمان عبارتند از :

الف) بیان عمل یا حالتی که در یک زمان مشخص در گذشته شروع و تمام شده است.

She met Sarah three weeks ago.

او سه هفته پیش سارا را دید.

We did not get a good grade in the exam.

ما در امتحان نمره ی خوبی نگرفتیم.

Did he finish his homework yesterday?

آیا او دیروز تکالیفش را تمام کرد؟

 

ب) بیان کارهایی که در گذشته یکی پس از دیگری اتفاق می افتد.

I got up early in the morning, washed my face, ate breakfast, got dressed, and went to school.

صبح زود از خواب بیدار شدم، صورتم را شستم، صبحانه خوردم، آماده شدم و به مدرسه رفتم.

My mother heated the oil, cracked the eggs into the pan, cooked them for five minutes, removed the pan from the heat, and served them with some lemon juice.

مادرم روغن را داغ کرد، تخم مرغ ها  درون ماهی تابه شکست ،آنها را برای پنج دقیقه پخت، ماهی تابه را از روی حرارت برداشت، و با مقداری آب لیمو سرو کرد.

 

ج) بیان عملی که در طول مدتی در گذشته شروع و پایان یافته است.

Mina lived in Japan for seven years.

مینا در ژاپن به مدت هفت سال زندگی کرد.

They studied for their exam all week.

آنها همه هفته را به مطالعه برای امتحان پرداختند.

 

د) بیان عادت ها، اعمال و یا واقعیت هایی که در گذشته انجام می شده ولی در حال حاضر آنها را انجام نمی دهیم. درچنین حالتی معمولا از قیود تکراری نظیر always  (همیشه)، often (اغلب)، sometimes (معمولاً) و never (هرگز) استفاده می شود. در این حالت می توان از عبارتused to  هم استفاده کرد.

My father always listened to classical music.

پدرم همیشه به موسیقی سنتی گوش می داد.

John never stayed home at weekends.

جان هرگز آخر هفته ها را خانه نمی ماند.

Alice used to be very shy at work, but now she is extremely outgoing.

آلیس در محل کار بسیار خجالتی بود اما الان فرد بسیار اجتماعی است.

I used to read a lot of books, but I don’t read much now.

من کتابهای زیادی می خواندم  اما در حال حاضر زیاد کتاب نمی خوانم.

His family was very rich in the past, but they are broke these days.

خانواده او در گذشته ثروتمند بود اما این روزها اوضاع مالی خوبی ندارند.

Jack used to go walking every afternoon regularly.

جک عصرها به طور منظم پیاده روی می کرد.

 3  صرف فعل

الف) صرف فعل گذشته ساده

I

watched TV.

went home.

You, We, They
He, She, It
I

did not / didn’t

watch TV.

go home.

You, We, They
He, She, It
Did I

watch TV?

go home?

You, We, They
He, She, It

 4  تغییر در هجی فعل

الف) در افعالی که به e ختم می شوند، فقط –d  به آخر فعل اضافه می شود.

close → closed

arrive → arrived

ب) در افعالی که بهy  ختم می شوند، در صورتی که صدای قبل از y مصوت باشد، فقط -ed به آخر فعل اضافه می شود و در صورتی که صدای قبل از y صامت باشد ابتدا y  تبدیل به i می شود، سپس –ed  اضافه می شود.

enjoy → enjoyed

stay → stayed

vary → varied

hurry → hurried

 

ج) در کلیه افعال تک سیلابی و یا افعال چند سیلابی  که تکیه در سیلاب آخر باشد، حرف بی صدا (consonant) در انتهای فعل دو بار تکرارمی شود.

ban → banned

trap → trapped

prefer → preferred

در افعالی دو سیلابی و بیشتر در صورتی که تکیه در سیلابی غیر از سیلاب آخر باشد، حرف بی صدا دو بار تکرار نمی شود.

open → opened

offer → offered  

منبع:lingoties.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Pooya Mostajeran

100 فعل پرکاربرد انگلیسی

لیست 100 فعل پرکاربرد و مرکب چند بخشی انگلیسی
100most common English phrasal verbs
100Frequently used Phrasal Verbs
.
همراهان عزیز توجه داشته باشید.
بعد از یه مدت که انگلیسی کار می کنید،دقیقا خودتون تشخیص خواهید داد و یا همین الان که دارید این پست رو می خونید متوجه شده اید که یه فعلهایی وجود داره که دو بخشی اند.
.
مثلا Go down, Take in , Take away, Pull up و .....
.
اینها Phrasal verbs هستند. یا فعلهای عبارتی
استفاده از این افعال در نوشتارتون و صحبت هاتون باعث میشه که دقیقا مثل یک انگلیسی زبان باشید.
.
البته نه اینکه هم معنی اون فعل به صورت تک قسمتی و معمولی وجود نداشته باشه هان. نه
شاید فعل تک قسمتی اش هم وجود داشته باشه. اما بکار بردن Phrasal verb نشون میده که شما خیلی خوب سوار بر صحبت هاتون هستید. و تسلط خوبی دارید.
.
تعریف فارسی فعل عبارتی:
فعلی است که از دو یا چند کلمه ساخته شده است و این کلمات روی هم رفته، نقش یک فعل را بازی می‌کنند و با هم به عنوان یک واحد واژگانی در واژگان اهل زبان ذخیره می‌شوند.
.
دوستان دقت کنید
لیستی که در پایین آمده است گروهی از افعال مرکب را به همراه توضیح آن در بر میگیرد.
به خاطر داشته باشید که انگلیسی زبانان در زبان محاوره ای بیشتر از افعال مرکب استفاده می کنند و افعال تک بخشی (مانند "investigate"به جای "look into" را در متن های نوشتاری مورد استفاده قرار می دهند.
.
در لیست زیر : به خاطر داشته باشید که افعال ستاره دار (*) جدا نشدنی هستند و حرف اضافه بلافاصله باید پس از بخش اصلی فعل قرار گیرد.
به عنوان مثال: I called on Dan درست است نه !I called Dan on . افعالی که ستاره دار نیستند افعال جداشدنی هستند که در آنها حروف اضافه یا بلافاصله پس از فعل قرار می گیرد یا پس از مفعول جمله،
به عنوان مثال:
I brought the children up
یا
I brought up the children
هر دو درست هستند.
.
نکته مهم:
به خاطر داشته باشید که در مورد افعال جداشدنی چنانچه مفعول جمله یک حرف اضافه باشد باید در بین بخش اصلی فعل و حرف اضافه قرار گیرد
(I brought them up درست است نه I brought up them).
.
نکته و دقت :
بدیهی است که با جستجو نمودن هر کدام از این افعال عبارتی در گوگل هزاران مثال خواهید یافت.
.
لطفا" از اون مثالها یکی دو تاش رو در کامنت بگید همراه با ترجمه که دیگران هم یاد بگیرند.
.
سپاس از همراهی شما
.
انگلیسی مثل آب خوردن
.
این هم از لیست:
--------------------------
Ask out
دعوت از یک خانم یا آقا برای قرار ملاقات
===========
B
Bring about
موجب شدن
.
Bring up
1- تربیت بچه ها ۲- مطرح کردن یک موضوع
===========
C
Call back
جواب تماس تلفنی کسی را دادن
.
Call in
دعوت برای حضور در یک محل رسمی برای امری خاص
.
Call off
لغو کردن
.
Call on*
1-ملاقات کردن
2-در کلاس درس از شاگرد سؤال پرسیدن
.
Call up
تماس تلفنی برقرار کردن
.
Catch up (with)*
به سطح کسی رسیدن
.
Check in*
در هتل ثبت اطلاعات کردن
.
Check into*
تحقیق کردن
.
Check out
1- از کتابخانه کتاب گرفتن
۲- تحقیق کردن
.
Cheer up
شاد کردن یا بخشیدن حسی خوب به کسی یا گروهی از افراد
.
Clean up
تمیز و مرتب کردن
.
Come across*
یافتن شانس انجام کاری
.
Cross out
خط زدن
.
Cut out
کار آزار دهنده ای را متوقف کردن
===========
D
Do over
تکرار کردن
.
Drop by*
سرزدن
.
Drop in (on)*
سرزدن
.
Drop off
چیزی یا کسی را در محلی گذاشتن
.
Drop out (of)*
ترک درس و مدرسه کردن
===========
F
Figure out
یافتن پاسخ منطقی برای یک سؤال یا مسئله
.
Fill out
فرمی را تکمیل کردن
.
Find out
پی بردن به اطلاعات
.
Get along (with)*
یک رابطه خوب داشتن
.
Get back (from)
1- از جایی برگشتن
۲- دوباره دریافت کردن
.
Get in, get into*
1- داخل ماشین شدن
۲- وارد شده یا رسیدن به یک محل
.
Get off*
از یک وسیله نقلیه خارج شدن یا پیاده شدن
.
Get on*
ورود به یک وسیله نقلیه
.
Get out of*
1- از یک وسیله نقلیه خارج شدن
۲- از یک عمل ناخوشایند جلوگیری کردن
.
Get over*
بهبود یافتن از بیماری
.
Get through*
خاتمه دادن
.
Get up*
از روی تخت یا صندلی بلند شدن
.
Give back
چیزی راب ه کسی بازگرداندن
.
Give up
انجام کاری را متوقف کردن
.
Go over*
مرور یا کنترل کردن
.
Grow up*
رشد سنی کردن و به بلوغ رسیدن
===========
H
Hand in
تکلیف درسی را تحویل استاد دادن
.
Hang up
1- یک مکالمه تلفنی را قطع کردن ۲- لباسی را آویزان کردن
.
Have on
پوشیدن
===========
K
Keep out (of)
وارد نشدن
.
Keep up (with)*
در یک موقعیت یا سطح ماندن
.
Kick out (of)
کسی را وادار به ترک محلی کردن
--------------------------
L
Look after*
مراقبت کردن
.
Look into*
تحقیق کردن
.
Look out (for)*
مراقب بودن
.
Look over
مرور یا کنترل کردن
.
Look up
در یک کتاب مرجع به دنبال اطلاعات گشتن
===========
M
Make up
1- ساختن ۲- کار قدیم را انجام دادن
===========
N
Name after
اسم کسی را برای بچه انتخاب کردن
===========
P
Pass away*
مردن
.
Pass out
1- توزیع کردن
۲- بیهوش شدن
.
Pick out
انتخاب کردن
.
Pick up
1- کسی را از محلی برداشتن
۲- دست کسی را گرفتن
.
Point out
توجه کسی را جلب کردن
.
Put away
چیزی را در جایی خاص به کناری گذاشتن
.
Put back
به موقعیت قبلی باز گشتن
.
Put off
به تعویق انداختن
.
Put on
پوشیدن
.
Put out
سیگار یا آتش را خاموش کردن
.
Put up with*
تاب آوردن، تحمل کردن
===========
R
Run into
اتفاقی با کسی برخوردن
.
Run across
اتفاقی یافتن
.
Run out (of)
تمام شدن مایحتاج
===========
S
Show up*
ظاهر شدن و مطرح شدن
.
Shut off
یک ماشین، وسیله یا لامپ را از کار نگاه داشتن
===========
T
Take after*
به فردی شبیه بودن
.
Take off
1- در آودن لباس
۲- به مسافرت رفتن
۳- (هواپیما) بلند شدن از زمین
.
Take out
1- کسی رابیرون بردن
۲- حذف کردن
.
Take over
کنترل چیزی را بدست گرفتن
.
Take up
یک فعالیت جدید را شروع کردن
.
Tear down
خراب کردن و با خاک یکسان کردن
.
Tear up
به اجزاء کوچکتر تقسیم کردن
.
Think over
در نظر گرفتن
.
Throw away
دور ریختن و خلاص شدن
.
Throw out
دور ریختن
.
Throw up
استفراغ کردن
.
Try on
پرو کردن لباس
.
Turn down
درجه چیزی را کم کردن
.
Turn in
1- تحویل پروژه درسی
۲- به رختخواب رفتن
.
Turn off
خاموش کردن یک ماشین یا لامپ
.
Turn on
روشن کردن ماشین یا لامپ
.
Turn out
چراغ را خاموش کردن
.
Turn up
تشدید کردن، زیاد کردن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Pooya Mostajeran